اگر که دل سوخته ای با تو غریبه نیستم
که با تو بغض عشق را غزل غزل گریستم
مرا به خاطر بسپار لحظه به لحظه خط به خط
درستی مرا ببین در این زمانه غلط
خوب مرا نگاه کن تو ای تمام دیدنم
خوبم اگر یا که بدم دروغ نیستم منم
مرا که پشت پا زدم به راه و رسم روزگار
اگر عاشقی و یار مرا به خاطر بسپار
در آستانه این سفر پشت نگاه بدرقه
گریه نکن نگاه کن مرا به خاطر بسپار
سر همان کوچه سبز که میرسد به انتظار
من ایستاده ام هنوز مرا به خاطر بسپار
امروز کمی متفاوت اپ کردم
بخاطر پسری که داره عشقش رو از دست میده
اونم فقط سر یک سو تفاهم
از من خواست برای عشقش ( محبوبه) بنویسم
اگر تونستی تو قسمت کامنت براش پیام بزارید
شاید اثر داشت
ممنون
سلام
خیلی قشنگه .......
ولی خیلی هم دردناکه هیچ چیز بد تر از این نیست که کسی رو دوست داشته باشی و بهش فکر کنی ولی اون تو رو فراموش کرده باشه....
وبلاگت خیلی قشنگه.موفق باشی. فقط انقدر حجم مطالبت بالاست تا قبل از اینکه قشنگ لود بشه(بارگزاری) راحت می شه مطالب یا عکس هات رو کپی کرد.. یعنی محدودیتی که برای کلیک راست گذاشتی قایده ای نداره دوستم.......
من چند تا عکس کپی کردم راضی باش.
یا حق- حامد هستم از گیلان-رشت ۵۴۶۹-۱۰۵-۰۹۱۲
SPRING 1385
سلام... من این آهنگو خیلی دوست دارم...کلی ذوق کردم آپ کردیش...موفق باشی...
سلام می کنم به تو
تو ای حضور مهربان
همیشه در پی تو ام
بیا کنار من بمان
خوبی؟؟
ممنون از لطف بی شمارت
و از مهر سرشارت
از اینکه قصر احساس مرا از قدمهای مهربونت سرشار کردی ممنون
خوشحال شدم از اشنایی با بیاگ شما
شعر زیبایی بود
سروده ی شما بود؟؟؟
قشنگ بود
موفق و شاد باشید
باز هم در انتظارتان هستم
salam .az nazari ke dadin mamnon
shere ghashngi neveshti
khaste nabashi
bye
سلام
شعرت خیلی قشنگ بود
دل سوخته هان که فقط همدیگه رو درک میکنن
کاش.......هیچی.
قربونت
جااااااااااااااااااااان چه شعر نابی بود این مرد .. چقدر این عکس خوشکله ... سروش جان عالی بود آپدیتتون ..
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
یاد باد آن شب بارانی
که تو در خانه ما بودی
شبم از روی تو روشن بود
که تو یک سینه صفا بودی
رعد غرید و تو لرزیدی
رو به آغوش من آوردی
کام ناکام مرا خندان
به یکی بوسه روا کردی
باد هنگامه کنان برخاست
شمع لبخند زنان بنشست
رعد در خنده ما گم شد
برق در سینه شب بشکست
نفس تشنه تبدارم
به نفس های تو می آویخت
خود طبعم به نهان می سوخت
عطر شعرم به فضا می ریخت
چشم بر چشم تو می بستم
دست بر دست تو می سودم
به تمنای تو می مردم
به تماشای تو خوش بودم
چشم بر چشم تو می بستم
شور و شوقم به سراپا بود
دست بر دست تو می رفتم
هرکجا عشق تو می فرمود
از لب گرم تو می چیدم
گل صد برگ تمنا را
در شب چشم تو میدیدم
سلام
خسته نباشی
همه شعرهات همواره قشنگ وجذاب بوده و هست ولی این چندتا شعر اخیرت خیلی زیبا بودند ومن قصد داشتم از اونها کپی بردارم که متاسفانه موفق نشدم
راست کلیک را بردار تا دوستان بتوانند از مطالب وبلاگت استفاده کنند همه کدهای جاوا خوب نیستند چون با این کار بیننده های وبلاگت کمتر میشه
ممنون
ببخش که پر حرفی کردم
همواره موفق و شاد باشی
سلام دوست عزیز خیلی عکس قشنگی گذاشتی آدم و با خودش تو فکر میبره. یه جور غم تو چشماشه
سلام
کارت فوق العادس موفق باشی
سلام بر همه عاشقان عشق ... بر ره دل نشستم .. نه آهی آمدو نه نوایی.... نه روشن بود و نه تاریک ... اما من حرف دل برایت می نویسم که مسافران بیایید.... راستی بیا و به سوال جواب بده .
سلام
خوشگل بودD:
به من سر بزن..
یا علی*
گرمی دست تو را دست اگر میفهمید
تا ابد دلشده در دست تو سکنی میکرد
دل اگر قطره ای از بوی تو را حس میکرد
لااقل صد گل از این شاخه تمنا میکرد
سلام
من آپم.....خوشحال میشم به من سر بزنید
موفق باشی
بای
سلام
من هم آپ کردم
خوشحال می شم سر بزنید
سلام عزیزم عکسهات خیلی خشگله
میخواستم ذخیرشون کنم ولی.......
عیبی نداره کار جالبی بود خوشم اومد
راستی اسمت سروش هستش یا فامیلی؟
قربان تو
سلام !
شعر زیبا و غم داری بود
مخصوصا : اگر که دل سوخته ای مرا به خاطر بسپار که با تو غزل غزل گریستم
امیدورام روزی برسه که غمهات از دفترچه ی زندگی ات انقدر کم رنگ بشن که دیگه دیده نشن...
برات بهترینها رو آرزو می کنم
سلام مهربون
تو اومدی و قصر احساسم پر از صفا شد
و رد پای مهربونیت هنوز توی قصرم باقی مونده
زیباست رنگ نگاه و لحن صدای بلاگت که منو به اینجا کشوند
بازم منتظرت هستم
سلام
شعر بسیار زیبایی بود
با عکسی زیباتر
موفقو پیروز باشی
بای
سلام
خوبید شما
وب زیبایی دارید . منتظرتان هستم
سلامی گرم از دلی سرد
واقعا اینبار شاهکار بود
منم اژ کردم خوشحال میشم اگه سر بزنی
سلام و بدرود کلبه زیبایی ساختین
به کلبه درویشی مام سزی بزنین
سلام خوبی؟
آپ کردم
منتظر نظر شما هستم
----------------------------
از تمام دنیا فقط چشمهایت را خواستم آیا آسمان سهم زیادی از دنیاست؟
___*##########*
__*##############
__################
_##################_________*####*
__##################_____*##########
__##################___*#############
___#################*_###############*
____#################################*
______###############################
_______#############################
________###########################
__________########################
___________*#####################
____________*##################
_____________*###############
_______________#############
________________##########
________________*#######*
_________________######
__________________####
__________________###
___________________#
سلام
زیبا بود
موفق باشی
سلام خیلی زیباست فقط همین
سلام مهربون!
گاهی فراموش کردن خیلی بهتر از به یاد آوردن ها و به انتظار نشستن هاست....
یاحق!
زیبا بود سرشار از یک حس لطیف.............
باز هم به من سر بزن
سلام دوست عزیز مثل همیشه زیبا و عالی
بعد مدتی اپ کردم منتظرت هستم
نام من عشق است .. خسته ام .. زخمی ام . سراپا زخم ..
با شما طی کرده ام راه درازی را .. راه شش ساله ای از دفاتر حافظ تا غزل های شما
راهی سی ساله با فردوسی .
راهی جاودانه با لیلاها و مجنون هایش..
این زمانم گرچه ابر تیره پوشیده است ..اما .. اما .. من همان خورشیدم . میشناسید مرا ؟
پای رهوارش شکسته سنگلاخ دهر ..
اینک این افتاده از پای را میشناسید
من عشقم .. اینچنین بیگانه از من روی مگردانید ..
در مبندیدم به حاشا . میشناسیدم ..
عشق قیس و حسن لیلی ..
در کفه فرهاد تیغه من نهادم
من بریدم بیستون را .. مسخ کرده گر چه چهره ام را این ایام..
با همین دیدار باز هم میشناسیدم
من همانم آشنای سالهای دور .. می شناسیدیم
سلام چطوری؟
امیدوارم که خوب باشی
بالاخره بعد از چند روز آپ کردم
منتظر نظر زیبای شما هستم
**********************************************************
کاش ای تنها امید زندگی .می توانستم فراموشت کنم یا شبی چون ناله عشق.در ضمیر سینه خاموشت کنم
**********************************************
سلام
من آپ کردم خوشحال میشم سر بزنید
موفق باشید
بای
و مردی...!! که تنها می رفت....
زیر باران..... واژگون در مخوف احساساتی غریب ... به سوی دره ای که مرگی سرخ را نوید می داد.....
3 ماه بعد.... مردی برگشت...... اما 3 ماه قبل... دختری مرده بود.......
بی خداحافظی......بی هیچ سخن.... بی هیچ کلام....شاید از خشمی خاموش....
محکوم شده بود........
تنها..... به جرم... عشقی مبهم و غریب... چشمانی خیس.....دلی نگران.... و نگاهی منتظر...
او مرده بود.....و خاطراتش نیز.....
او در زمانها مدفون بود...و.... چشمانش هنوز... امیدی گنگ را در انتظار... به غم مینشست...
خیلی وب لاگ خوبی داری امید وارم مو فق باشی
سلام حال شما ؟
اولا دیگه سر نمیزنین ؟
دوما من کوچیک تر از اونم کمه نظر بدم اما
من چون زندگیم امید بوده و شعر مرا به خاطر به سپارم امید خونده ......
یه جاییش غلطه البته شرمنده
اگر که دلسوخته ای باتو غریبه نیستم ..که باتو بغض عشق را.....
به منم یه سری بزن
بای بای
امیدوارم که ناراحت نظده باشی
وبلاگ خیلی عالی بود......... نمرت بیسته
موفق باشی
لطف کن تصویرهای وبلاگت را بیشتر کنی و اجازه بده تا سیو کنیم
migan shishehseh ehsas nadareh
ama vaghti rooyash neveshtam doostat daram
gerist
سلام از خوندن شعرت واقعا حیرت زده شدم همه شعرات قشنگه ولی این شعر محشر بود موفق باشی
چه ساعتها که سرگردان،بساز مرگ رقصیدم!
از این دوران آفت زا،چه آفتها که من دیدم!
سکوت زجر بود و مرگ بود و ماتم و زندان
هر آن باری که من از شاخسار زندگی چیدم.
فتادم در شب ظلمت،بقعر خاک،پوسیدم
ز بسکه بالب محنت،زمین فقر بوسیدم.
کنون کز خاک غم پر گشته این صد پاره دامانم
چه میپرسی که چون مردم؟چسان پاشیده شد جانم؟
چرا بیهوده این افسانه های کهنه بر خوانم؟،
ببین پایان کارم را و بستان دادم از دهرم
که خون دیده،آبم کرد و خاک مرده ها،نانم!
همان دهری که با پستی بسندان کوفت دندانم!
به جرم اینکه انسان بودم و می گفتم:انسانم!
ستم خونم بنوشید و بکوبیدم به بدمستی
وجودم حرف بیجائی شد اندر مکتب هستی
شکست و خرد شد،افسانه شد،روزم به صد پستی
کنون...ای رهگذر!در قلب این سرمای سرگردان
به جای گریه:بر قبرم،بکش با خون دل دستی:
که تنها قسمتش زنجیر بود،از عالم هستی!
سلام
از حظور سبزتون در وبلاگم متشکرم.
راستی اگه با تبادل لینک موافقید منتظرتونم.
سلام
دیگه سر نمی زنی
یه شعر واست نوشتم تا بفهمی دوستت دارم
زندگی زیباست
اگر زیباییش رو با تو احساس کنم...
زندگی زیباست
اگر دروازه عشق را در دل تو باز کنم..
.زندگی زیباست
اگر صدام رو با اسم تو اغاز کنم...
زندگی زیباست
اگر حرفامو با دل تو راز کنم ..
.میدونم یه روز تنهام می زاری
اون وقت باید گریه رو آوازه این دل بی ساز کنم